به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، در ابتدا برنامه سید فاضل سجادی، دبیر نشست با اشاره به وجود گسست میان وکلای مردم و مردم، از کمتر شناخته شدن نمایندگان توسط مردم سخن گفت و افزود: این نحوه رویارویی باعث پایین آمدن کیفیت و کاهش میزان مشارکت در شهرهایی مثل تهران شده است. در تهران به خاطر وجود و غلبه لیستها و جبههبندیها، شاهد ناشناخته ماندن کاندیداهایی که واجد کیفیت و ارزشهای نمایندگی و خصایص مثبتاند، هستیم.
در ادامه نشست دکتر رضا خیرالدین عضو هیئتعلمی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت گفت: موضوع این نشست یکی از چالشهای اصلی تعاملات موجود در نظام و توسعه شهر، رابطه شهروندان با متولیان مدیر و نماینده شهر است. شهر به عنوان ظرف، مردم بهعنوان مظروف و تنظیم روابط، کنشها، مناسبات و روابط شهروندان با اجزای مختلف شهر درواقع سه ضلعی چالشبرانگیز شهر هستند. در زندگی شهری در ادوار مختلف با توجه به نظامهای حکومتی، موضع مدیریت شهر و روند تحولات شهر نشأتگرفته از انتخابات، به شکل مستقیم و غیرمستقیم و انتصاب بوده است. هر دو شکل انتخابات مأموریت و مسئولیت روند تحولات شهر را به دوش نمایندگان مردم میگذارد و به طبع یک سری اختیارات و حدود مداخلات را برای آنان ایجاد میکند.
خیرالدین با اشاره به تاریخچه انتخابات در کشور افزود: اولین انتخابات و شاکله قانون انتخابات در سال ۱۲۸۶ شکل گرفته است و صنوف و اقشار مختلف نماینده خود را تعیین میکردند و آنها نیز بر اساس وکالت مردم، حقوق و اختیاراتی داشتند و به بررسی و وضع قانون مرتبط با حیطه نمایندگیشان میپرداختند. قانون انتخابات یکی از قوانین است که بعد از انقلاب بیشترین تغییرات و اصلاحات را تجربه کرده و بهطور نسبی بیشتر از قوانین جاری تغییر کرده است، اما اغلب اصلاحات صورت گرفته شکلی بوده و متأسفانه در اغلب موارد نتوانسته در جهت مسأله اصلی که انتخاب نمایندگان فعال و کنشگر است، کارساز باشد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: در شهرهای بزرگی همچون تهران که مساحت ۷۳۰ کیلومترمربع و جمعیت حدود ۹ میلیون نفر ساکن در ۲۲ منطقه دارد، اساساً امکان برقراری ارتباط واقعی و کامل کاندیداها با مردمان شهر وجود ندارد و رسانهها نیز در جهت برقراری ارتباط بین کاندیداها و مردم نمیتوانند به شکل منصفانه و عادلانه در خدمتشان باشند.
وی در خصوص احزاب سیاسی گفت: اساساً کسانی که خود را جریان و حزب سیاسی مطرح میکنند، مشخص نیست که نمایندگی چه بخشی و قشری از مردم را بر عهده دارند. باید گفتمان، رویکرد، بینش، برنامه و چشماندازهایشان مخصوصاً نسبت به مسائل اصلی شهر مشخص باشد. برخی از این جریانها با معرفی خود تحت عناوین مبهمی همچون «فراجناحی» به یک شکل فرار مسئولیت میکنند. در شهرهای بزرگی همچون پاریس، کاندیداها از حوزه انتخابی منطقه خود نامزد میشوند و به این شکل مردم هر منطقه امکان شناخت لازم، ارتباط مستمر و واقعی با نمایندگان خود را پیدا میکنند و بعد چهار سال نمایندگی به علت شناختهشدن و در دسترس بودن، باید به مردم کارنامه ارائه دهند.
خیرالدین ادامه داد: در این شهرها تعرفه رأی بر اساس کدپستی و محل سکونت به شرکتکنندگان در انتخابات اختصاص مییابد و به این شکل نیست که کاندیدایی با استفاده از مینیبوس بتواند تعداد زیادی از رأیدهندگان را جابهجا و از آنان سوءاستفاده کند. با اجرایی شدن این نوع مقررات ممکن است ابتدا بحث مشارکت در انتخابات تحت تأثیر قرار بگیرد، اما بهمرور فرایند انتخابات را واقعیتر میکند.
این استاد دانشگاه اصالت حاکمیت را وابسته به مردم عنوان کرد و افزود: بدون مردم حاکمیت بیمعناست. احترام به مردم از طریق دفاع حقوق آنها، به رسمیت شناختن مطالبات آنها، وضع قوانین کاربردی و حکیمانه میسر میشود و در غیر این صورت ادعا و شعار مبهم و اغواکننده جهت تأمین رفاه مردم است.
وی در ادامه نشست به بررسی موردی از تجارب سیاستگذاری و وضع قوانین نامناسب شهری و اثرات آنها بر زیست مردم و شهر نقش و عملکرد رسانهها در این راستا پرداخت.
♫ صوت کامل این نشست را اینجا بشنوید
نظر شما